کد مطلب:180082 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:187

مناجاتهای امام سجاد در کنار کعبه
محمد بن ابی حمزه می گوید؛ پدرم گفت: امام سجاد علیه السلام را در یكی از شبها در كنار كعبه دیدم كه نماز می خواند، قیام نماز را طول داد، به گونه ای كه دیدم گاهی بر پای راستش تكیه و گاهی بر پای چپش تكیه می كند. سپس شنیدم، كه گریان می گفت:

یا سیدی تعذبنی و حبك فی قلبی...

«ای آقای من! آیا مرا عذاب كنی، با اینكه حب تو در قلبم هست، سوگند به عزت اگر چنین كنی، مرا در قیامت با مردی محشور كنی كه دیر زمانی به خاطر تو با آن دشمنی كرده ام.» [1] .

طاووس یمانی می گوید؛ شبی در كنار كعبه بودم، دیدم امام سجاد علیه السلام به حجر اسماعیل وارد گردید، به نماز ایستاد و به سجده رفت. با خود گفتم این مرد صالح از خاندان رسالت است، خوب است از فرصت استفاده كرده و گوش كنم و بدانم در سجده چه می گوید، شنیدم كه می گفت:

عبیدك بفنائك، مسكینك بفنائك، فقیرك بفنائك، سائلك بفنائك:

«بنده ی كوچكت به در خانه ی تو آمده، بیچاره ی آستانت به درگاه تو آمده، فقیر تو به سوی تو آمده، درخواست كننده ی درگاهت سر به



[ صفحه 118]



آستانت نهاده است.»

طاووس می گوید: من این كلمات را یاد گرفتم؛ در رفع هر گرفتاری و اندوه آنها را خواندم و اندوه و گرفتاریم برطرف گردید. [2] .

اسمعی می گوید: شبی به طواف كعبه پرداختم، ناگاه جوان زیبا و خوش قامتی را دیدم كه پرده ی كعبه را گرفته بود و چنین راز و نیاز می كرد:

نامت العیون، و علت النجوم، و انت الملك الحی القیوم، غلقت الملوك ابوابها، و اقامت علیها حراسها، و بابك مفتوح للسائلین، جئتك لتنظر الی برحمتك یا ارحم الراحمین؛

«چشمها به خواب رفته، و ستارگان اوج گرفته (و غایب شده اند)، و تو حاكم زنده و پایدار هستی، و در این دل شب پادشاهان درهای قصرهایشان را بسته اند، و نگهبانان و حاجبان بر آن گمارده اند، ولی تنها در خانه ی تو برای درخواست كنندگان گشوده است، هم اكنون به در خانه ات آمده ام تا با نظر رحمتت به من بنگری، ای خداوندی كه مهربانترین مهربانان هستی».

سپس به خواندن این اشعار مشغول شد:



یا من یجیب دعاء المضطر فی الظلم

یا كاشف الكرب و البلوی مع السقم





[ صفحه 119]





قد نام وفدك حول البیت قاطبة

و انت وحدك یا قیوم لم تنم



ادعوك رب دعاء قد امرت به

فارحم بكائی بحق البیت والحرم



ان كان عفوك لا یرجوه ذو سرف

فمن یجود علی العاصین بالنعم؟



«ای كسی كه دعای گرفتاران را در تاریكیهای شب اجابت می كنی، و ای كسی كه دردها و رنجها و بیماریها را برطرف می سازی.

همه ی مهمانان تو بر گرد خانه ات خوابیده اند، و تنها چشم تو ای خدای قیوم، به خواب نمی رود.

پروردگارا! تو را به دعایی كه خودت به آن دستور داده ای می خوانم كه به حق حرمت كعبه و حرم، به گریه ام رحم كن.

اگر عفو و احسان تو به گنهكارانی كه اسراف در گناه نموده اند نرسد، گنهكاران به در خانه ی چه كسی بروند كه امید بخشش داشته باشند؟!» [3] .

سپس سر به سوی آسمان بلند كرده، چنین ادامه داد:

الهی! سیدی و مولای! ان اطعتك بعلمی و معرفتی فلك الحمد و المنة علی، و ان عصیتك بجهلی فلك الحجة علی:

«ای خدای من! آقا و مولای من! اگر از روی آگاهی تو را اطاعت



[ صفحه 120]



كرده ام، حمد و سپاس، شایسته تو است، و رهین منت توام، و اگر از روی نادانی، گناه كرده ام، حجت تو بر من تمام است...» [4] .


[1] اصول كافي، ج 2، ص 579.

[2] ترجمه ارشاد مفيد، ج 2، ص 144 - كشف الغمه، ج 2، ص 273.

[3] مناقب آل ابيطالب، ج 4، ص 150 - 151.

[4] بحر المحبه غزالي، ص 43.